توبه...

 

 

سلام
همین طور که هممون میدونیم زندگی پستی و بلندی زیادی داره به قبل تر ها نگاه کنیم

 همین دیروز بود رفتیم کلاس اول به این زودی این همه سال گذشت چشم به هم بزنیم

 زندگی دنیایی تمام می شه .اونی برنده است که بهترین استفاده معنوی رو ببره مرتب

 یاد خدا باشه یاد امام زمان و ائمه باشه کارش برای خدا باشه خلاصه ..خدا از دستمون

 راضی باشه .. .تا دوره جوانی فکر ازدواج هستیم بعد که ازدواج کردیم فکر پول، زندگی

 دنیایی ،دیگه معنی عشق هم نمی فهمیم بعد که پیر شدیم تازه سرمون می خوره به

 سنگ و به یاد خدا میفتیم تا حال به این جمله فکر کردی خوشا آنان که در جوانی

 شکسته شدند که پیری خود شکستگی است ... چه بهتر که تا دور نشه بریم بسوی

 خدا ...تازه از کجا معلوم عمر ما کفاف بده ....از همین حالا تصمیم جدی بگیریم ، توبه

 کنیم و کارهامون رو اصلاح کنیم و بیشتر وقت هامون رو به عبادت مشغول بشیم...

 از آقا امام زمان کمک بخواید ((اللهم عجل لولیک الفرج ))


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:توبه,,,, | 14:38 | نویسنده : روح الله یوسفی |

    الهی !

 آن روز موعود که تکسوار عشق با خورشید می آید، تا عدالت تو را برمنتظرانش

هدیه دهد، آفتابی ترین ادینه روز گار خواهد بود. بگذار بیاید و سینه دردمند زمین

 

 را از تاریکی زمانه آزاد گرداند و عدل وعده داده شده ات را برایمان به ارمغان

 

       بیاورد.                       

                  به امید ظهور آقا امام زمان (عج)

                                                                           

 

             


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:الله, | 14:37 | نویسنده : روح الله یوسفی |

رویای شگفت انگیز

یکی از رزمندگان جبهه های حق علیه باطل با توسل به حضرت احمدبن موسی شاهچراغ(ع) بهبودی خود را بدست آورد.

رزمنده اسلام منصور قاضی زاده در گفتگو با خبرنگاران رسانه های گروهی اظهار داشت:

در عملیات والفجر یک، بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا و موج انفجاری که نزدیکی من صورت گرفت ابتدا ذات الریه گرفتم و بعد دردی کشنده سراسر کمر و پایم را فرا گرفت تا اینکه به کرمان برای معالجه انتقال یافتم. در این شهر بعد از اینکه پزشکان مرا جواب کردند، گفتند امکان دارد در تهران معالجه شوم. پایم دیگر حرکت نمی کرد، دردم به قدری بود که نمی توانستم به تهران بروم. از طرفی از معالجه خود ناامید بودم. چون پزشکان گفته بودند بر اثر صدمات وارده به رگ کمر و نخاع امکان دارد دیگر نتوانم فعالیت بدنی داشته باشم. شب را با دعای کمیل و توسل به امامان آغاز کردم، نیمه های شب وقتی که در میان درد جانفرسا به خواب رفتم، در رویا منظره ای عجیب دیدم. توی خواب، صحرائی در نظرم مجسم شد، لبانم خشک بود و دنبال نجات دهنده ای می گشتم. در همین حال آقایی به من نزدیک شد، خوب که دقت کردم دیدم آن آقا شهید آیت الله دستغیب است. ایشان جلو آمدند و با همان لهجه شیرازی از من سوال کردند: «به دنبال چه می گردی؟» من جریان را گفتم ایشان گفتند: ((آن چیزی که که تو دنبال آن هستی در این بیابان پیدا نخواهی کرد، تو باید از احمد بن موسی یاری طلبی)). در میان درد و ناله صبح از خواب برخاستم و به نزد سیدی بنام ((خوشرو)) رفته، جریان ماوقع و آنچه را که در خواب دیده بودم با ایشان در میان گذاشتم. وی توصیه نمود که هرچه زودتر به شیراز بروم. بعد از وضو وارد حرم مطهر شدم. در کنار حرم پاهایم لیز خورد و ضعفی سراسر بدنم را فرا گرفت. دوباره دست به ضریح گرفتم و تضرع و زاری را آغاز نمودم که از حال رفتم. بخود که آمدم احساس کردم دیگر دردی در پاها و کمرم نیست. بلند شدم و راه رفتم و از حرم بیرون آمدم. در آستانه صحن مطهر عصایم را به یکی از خدام آستان دادم و گفتم دیگر به این نیازی ندارم. 

برای مشاهده کرامات آقا شاهچراغ روی عکس زیر کلیک فرمایید.       

                        

                       


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:شاهچراغ (ع), | 14:36 | نویسنده : روح الله یوسفی |

آقایان غیرتتان کجا رفته!!

با عرض پوزش از آقایان با غیرت

مَرد...

اونایی بودن كه واسه خاطر حفظ ناموس مردم رفتن جنگ...

نه اونایی كه سر ناموس مردم در جنگند...

كسانی كه از تمام هست و نیستشون گذشتن...

یه عده زیر زنجیر تانك با بدن های له شده...

یه عده هم روی مین فسفری ذره ذره آب می شدند حتی جیك هم نمی زدند... تا عملیات لو نره

و سایر همرزمانشون شهید نشن... و فقط بوی گوشت كباب شده بود كه...

یكی از یادگاران اون روزها می گفت با چشم خودش دیده كه یه جوونی خودش رو انداخته بود روی سیم های خاردار تا بقیه از روش رد بشن و عملیات كنند... میگفت صدای خرد شدن استخوان هاش....................

یادمون نره كی بودیم...

یادمون نره كی هستیم...

یادمون نره چرا هستیم...

و در آخر یادمون نره خیلی خون ها ریخته شد تا من و تو توی آرامش باشیم....... الانم خیلی ها دارند به سختی نفس می كشند تا من و تو راحت نفس بكشیم..........

منبع:سربازان عاشق

 


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:غیرتت !!, | 14:33 | نویسنده : روح الله یوسفی |

شهداء

 


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:شهداء, | 14:23 | نویسنده : روح الله یوسفی |

 


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:شهداء, | 14:23 | نویسنده : روح الله یوسفی |

 


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:شهداء, | 14:21 | نویسنده : روح الله یوسفی |

 ای مالک،اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به چشم گناه کار نگاهش مکن،شاید توبه کرده و تو ندانی ((امام علی))


بزرگترین عشق نگاه خدا به بنده هاش،امیدوارم نگاه خدا همیشه همراهتون باش.



یادمان باشد ممکنه هر جمله ای که می شنویم همون نصیحتی از طرف خدا باشد.


خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم

تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما...
تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی؟؟؟

مردی و نامردی جنسیت سرش نمی شود :معرفت که نداشته باشی ، نامردی ...!
 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب: جملات سری اول, | 14:18 | نویسنده : روح الله یوسفی |

فیسبوک : آخرین بازدید ؛ 10 دقیقه قبل

پلاس : آخرین بازدید ؛ 8 دقیقه قبل

ویچت : آخرین بازدید ؛ 12 دقیقه قبل

وایبر : آخرین بازدید ؛ 14 دقیقه قبل

قرآن : آخرین بازدید ؛ رمضان سال گذشته!

اَلَم یَانِ لِلَذینَ اَمَنُوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکرِ اللَه

آیا هنوز وقت آن نرسیده است که دل های مومنان برای خدا خاشع گردد؟!


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:آخرین بازدید قرآن, | 14:11 | نویسنده : روح الله یوسفی |

محبت


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:, | 14:8 | نویسنده : روح الله یوسفی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • سحر دانلود
  • one download

    وبلاگ-کد لوگو و بنر